Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-27@14:29:07 GMT

حکیم و ثبت احوال

تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۹۴۶۴۲

حکیم و ثبت احوال

  منابع می‌گویند که حکیم همیشه حاضر در صحنه، از این اتفاق بسیار خرسند شد. سریع و باعجله خودش را به ثبت احوال رساند‌‌. البته پیش از رفتن به آنجا، قصد کرد یک جلسه‌ رسمی با مردمان بلاد بگذارد و درباره‌ خوبی‌های ثبت احوال به آنها بگوید اما چون طبق معمول، نمی‌دانست دقیقا باید درباره‌ چه چیزی صحبت کند، جلسه را به وقت دیگری موکول کرد و در صورتجلسه نوشت: حرف‌های خوبی زدیم؛ خدا خیرمان دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


بگذریم! حکیم دوان دوان به ثبت احوال رسید. سه ساعت در صف منتظر ماند و وقتی بالاخره توانست به متصدی ثبت احوال برسد، با لبخندی که از بناگوشش بیرون زده بود، گفت: آقای ثبت احوالی، من امروز حال عالی‌ای دارم. راستش را بخواهید از وقتی که فهمیده‌ام جایی هست که می‌توانم آنجا حالم را ثبت کنم، سر از پا نمی‌شناسم. خدا خیرتان بدهد. نوشتید دیگر؟ بنده حکیم هستم و حالِ عالی‌ای دارم.
و بی آنکه منتظر توضیحات متصدی بماند، به بیرون دوید. 
متصدی داد زد: مگر قصد کرده‌ای دست به آب بروی که این‌طور میدوی؟
و حکیم فرصت نکرد که بگوید: بله.
فردای آن روز، حکیم چهار ساعت در صف ماند و از آنجا که بیکار و علاف بود(همچنان هم هست)، ککش هم نگزید. وقتی به متصدی رسید، با اخم گفت: این بار بنویسید حال حکیم مزخرف است. داخل پرانتز هم اضافه کنید، عدم توانایی حکیم در کنترل جای خالی( از گفتن آن معذوریم).
و باز طاقتش طاق شد و به بیرون دوید ( ما نقل می‌کنیم به بیرون رفت، شما هم به روی خودتان نیاورید که به کجا رفت).
از ادامه ماجرا جزئیاتی در دست نیست اما منابع گفته‌اند که سه سال طول کشید تا حکیم متوجه وظیفه ثبت‌احوال بشود. البته خدای ناکرده فکر نکنید که حکیم بهره‌ هوشی کمی داشته است؛ هرگز! منابع به نقل از خالی‌بندزاده، گفته‌اند: حکیم باهوش‌تر از انیشتین بود‌.

۲- حکیم در جست و جوی شناسنامه 
آخرین باری که پای حکیم به ثبت‌احوال باز شد، برای گرفتن شناسنامه‌ بچه‌هایش بود. شاید بپرسید چرا بچه‌هایش؟
راستش را بخواهید، ازآنجا که‌حکیم خاطرات‌خوشی ازثبت‌احوال ندارد، هرچهاربچه، یک‌بار برای گرفتن شناسنامه اقدام می‌کند.
اما این دفعه آخر با باقی اوقات متفاوت بود. متصدی ثبت‌احوال ادعا می‌کرد که در شناسنامه‌ حکیم جایی برای اضافه کردن بچه‌ جدید نیست و نمی‌داند که دقیقا کجا اسم این چهار بچه‌ جدید را جا بدهد.
حکیم گفت: در صفحه ازدواج بنویسید.
متصدی گفت: پر شده آقا.
حکیم گفت: در صفحه‌ مهرهای اضطراری بنویسید.
متصدی گفت: آن هم پر شده.
و این‌طور شد که متصدی نام بچه‌ها را در صفحه‌ وفات نوشت. چون معتقد بود کسی که تا اینجا دوام آورده است، از اینجا به بعد هم جان به عزرائیل نمی‌دهد و اینطور شد که باز هم حکیم ۳_۰ از عزرائیل جلو افتاد.
اگر از هنگ کردن سیستم و بسته شدن سایت، وقتی که سن حکیم را حساب می‌کردند بگذریم، می‌رسیم به بخش عبرت آموز این ماجرا (عبرت این بخش از ماجرا خیلی پنهان است؛ لطفا دقت کنید).
القصه!
متصدی ثبت‌احوال گفت‌: خب، حال اسم‌های‌شان را به من بگو.
حکیم بچه‌ای را به متصدی نشان داد و گفت: اسم این را می‌خواهم بگذارم«شهاب‌الدین حکیمی حکیم‌زاده‌ حکیمیان». اسم آن دختر را هم می‌گذارم «پارمیدا». اسم آن دخترم را هم بگذار «صغری». اسم آن یکی پسرم را هم هرچه می‌خواهید بگذارید؛ چون خدا خواسته بود، به اسمش فکر نکردیم!
متصدی که همچنان درنوشتن اسم بچه‌ اول گیرافتاده بود، گفت: من چه بدانم آقای حکیم. برای بچه‌‌ آخر هم یک اسم به من بدهید.
حکیم که دیگر طاقتش طاق شده بود ونزدیک بود دوباره دچار مشکلاتی بشود، گفت: خب، این آخری را هم بگذار «شهاب‌الدین حکیمی حکیم‌زاده‌ حکیمیان۲»!
و این ماجرا در همین‌جا به پایان رسید و ما نتیجه می‌گیریم که باید در انتخابات شرکت کنیم.

۳- حکیم در جست و جوی شهرت
در حکایت قبلی، برای اینکه از نقل ادامه‌ ماجرا به تنگ آمده بودم، به دروغ گفتم که آن ماجرا به پایان رسیده است، در حالی که این‌طور نیست. خدا مرا ببخشد!
متصدی ثبت‌احوال بعدازرفتن حکیم، عکس حکیم را دراینستاگرام منتشر کرد تاهمه اورا به عنوان«پدرترین پدر قرن» بشناسند. از آنجا به بعد بود که هر کسی او را در خیابان می‌دید، با شور و ذوق سلام می‌کرد و حال بچه‌هایش را می‌پرسید، با او عکس می‌گرفت و دائما تعداد فرزندانش را می‌پرسید. حکیم که از دیده شدنش دراینستاگرام بی‌خبر بود، خیال می‌کرد این احترام‌ها نتیجه‌ سال‌ها افاضه‌پرانی در جلسات دو یا سه نفره‌ بلادشان است. ذوق‌زده به خانه برمی‌گشت و هربار، احترام و شهرتش در میان مردم را برای خانوم و بچه‌هایش تعریف می‌کرد وحداقل هربار، ۱۰نصیحت تر و تازه درباره‌ موفقیت و شهرت از خودش درمی‌آورد و به خورد بچه‌هایش می‌داد. بعدهم تصمیم گرفت از این به بعد، برای حضور درجلسات و سخنرانی‌هایش پول زیادی دریافت کند که متاسفانه این پروژه‌اش با شکست مواجه شد چون چند انسان نادان و جاهل، به او گفتند: تو دیگر کی هستی که بخواهیم برای دیدنش پول پرداخت کنیم؟ 
و فرصت نشد که حکیم به آنها بگوید: من حکیم هستم؛ پدرترین پدر قرن.
اما‌ شاید خیال کنید که حکیم ناامید و سرخورده شد؛ هرگز! او سمج‌تر و پیله‌تر از این حرف‌ها بود‌. اما از آنجا که کاری از دستش برنمی‌آمد، نشست یک گوشه‌ای‌ تا گذر عمر ببیند.
تا روزی که با او تماس گرفتند و او را به یک برنامه‌ تلویزیونی دعوت کردند. حکیم خواست بپرسد: چرا من؟ 
اما سکوت کرد. چون یادش آمد که تقریبا در صدسال اخیر زندگی‌اش، این تنها شانسی است که در خانه‌اش را زده است ( به نقل از منابع: باقی شانس‌های زندگی حکیم، دست‌شان به زنگ در نمی‌رسیده است!)
و این‌گونه بود که حکیم معروف شد و ما نتیجه می‌گیریم که... .
راستش چون نتیجه‌ این ماجرا خیلی ثقیل و طویل است و نیاز به تفکری عمیق دارد، آن را در ماجراهای بعدی خدمت شما خواهم گفت.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: شناسنامه سجل ثبت احوال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۹۴۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات صورتجلسه کمیسیون اصل ۹۰ درباره سامانه اعتبارسنجی/ تامین اجتماعی، ثبت احوال و فراجا ترک فعل کردند؟

سامانه اعتبارسنجی که قرار بود تا پایان سال ۱۴۰۲ تکمیل شود، به دلیل عدم همکاری برخی دستگاه‌ها مانند تامین اجتماعی، ثبت احوال، بنیاد ملی نخبگان و فراجا به مرحله رونمایی نرسیده است و انتظار می‌رود جهت به عقب نیفتادن رونمایی از سامانه، هرچه زودتر اطلاعات مورد نیاز برای سامانه اعتبارسنجی از طرف این سازمان‌ها تکمیل شود.

گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو – مرضیه کوثری: اعطای تسهیلات خرد به متقاضیانی که تاکنون سابقه دریافت وام نداشته اند، دو دیدگاه متفاوت را در بر می‌گیرد. دیدگاه اول از طرف بانک مورد انتخاب متقاضی است که معیاری برای شناخت و خوش‌حسابی مشتری درخصوص بازپرداخت وام ندارد، از این جهت ممکن است در مراحل اولیه اعطای تسهیلات سختگیری کند یا وام با میزان کمتری از حالت عادی به متقاضی پرداخت کند. دیدگاه دوم مربوط به شخص درخواست‌کننده تسهیلات است؛ صرفا به این دلیل که متقاضی تاکنون تسهیلاتی دریافت نکرده است، بانک با برخورد‌های سختگیرانه و مراحل فرسایشی و طولانی، دریافت وام را کاری غیرممکن نمایش می‌دهد.

 

برای تعدیل این دو دیدگاه، نظام اعتبارسنجی به میان آمد تا فرآیند اعطای تسهیلات خرد را تسهیل کند. بر این اساس، آیین‌نامه سنجش اعتبار در سال ۱۳۸۶ به تصویب هیات دولت رسید که طبق آن، یک شرکت اعتبارسنجی با مشارکت مؤسسات اعتباری و شرکت‌های بیمه شکل گرفت. این شرکت وظیفه داشت تا اطلاعات سابقه دریافت تسهیلات بانکی افراد را جمع‌آوری کند و یک نمره اعتباری به افراد اختصاص دهد. مشکل اصلی این آیین‌نامه محدود بودن نمره اعتباری صرفا به افرادی بود که تسهیلات دریافت می‌کنند؛ درصورتی که بسیاری از متقاضیان تسهیلات، برای اولین بار است که درخواست وام خود را ثبت می‌کنند.

 

در پی حل این مشکل، سال ۱۳۹۸، دولت دوازدهم تصمیم به اصلاح این آیین‌نامه گرفت. از مهم‌ترین تغییراتی که در آیین‌نامه جدید نظام اعتبارسنجی لحاظ شده بود، ملزم کردن همه دستگاه‌هایی بود که اطلاعات تحت اختیار آن‌ها، به نوعی می‌توانست برای افزایش دقت سامانه اعتبارسنجی مفید باشد. اطلاعاتی مانند، سابقه پرداخت قبوض، مالیات و جرایم، نداشتن سوءسابقه مربوط به مسائل مالی و... شامل اطلاعات مورد نیاز سامانه اعتبارسنجی می‌شدند.

 

طبق اعلام مسؤوولان کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در چهارم اسفند سال گذشته، بخش کمی از اطلاعات مورد نیاز سامانه اعتبارسنجی باقی مانده بود که اگردستگاه‌های مربوطه همکاری می‌کردند و آن اطلاعات در اختیار پایگاه داده بانک مرکزی قرار می‌گرفت؛ احتمال می‌رفت که سامانه اعتبارسنجی جدید تا پایان سال جاری رونمایی شود.

 

اما مشخصا این اطلاعات در اختیار بانک مرکزی قرار نگرفت و رونمایی از سامانه اعتبارسنجی مجددا به تعویق افتاد. برطبق آخرین اطلاعات، ۲۷ فروردین سال جاری، کمیسیون اصل ۹۰ قانون اساسی مجلس شورای اسلامی جلسه‌ای با موضوع «عملکرد دستگاه‌های حاکمیتی در ارائه اطلاعات مورد نیاز پایگاه داده اعتباری (سامانه اعتبارسنجی)» با حضور دستگاه‌های مربوطه این سامانه برگزار کرد. در مشروح صورت جلسه، ضمن تقدیر از دستگاه‌هایی که در ارائه اطلاعات همکاری کرده اند، در قالب مصوباتی به سازمان‌هایی که عملکرد لازم را نداشته‌اند تذکر داده شد تا اطلاعات مورد نیاز را در اسرع وقت به پایگاه داده اعتباری ارائه کنند.

 

براساس بند‌های ۲، ۵، ۸ و ۹ این مصوبه به ترتیب معین شد که اطلاعات تخلفات رانندگی توسط فراجا، اطلاعات مربوط به بیمه اشخاص توسط سازمان تامین اجتماعی، تاریخچه محل اقامات و مشخصات اعضای خانوار توسط سازمان ثبت احوال و استعلام نخبگی توسط بنیاد ملی نخبگان تعیین و تکلیف شود. غفلت دستگاه‌های نامبرده در ارائه اطلاعات توجیهی نداشته و صرفا رونمایی از سامانه اعتبارسنجی را با مشکل مواجه می‌کند.

 

کمتر از یک ماه دیگر تا شروع به کار مجلس سیزدهم باقی مانده است و در صورتی که داده‌های مورد نیاز برای سامانه اعتبارسنجی تکمیل نشود یا به بلوغ حداقلی جهت رونمایی نرسد، با ورود مجلس بعدی تکمیل این سامانه چندین ماه به تعویق خواهد افتاد.

 

علاوه بر این موارد، براساس مصوبه جلسه کمیسیون اصل ۹۰، با توجه به ارائه سرویس‌های اطلاعاتی مختلف به بانک مرکزی، مقرر شد این بانک حداکثر تا یک ماه آینده، فاز اول مدل جدید اعتبارسنجی را جهت بهره‌برداری فراهم کند؛ بنابراین سازمان های مربوطه باید نهایت همکاری را در عرضه اطلاعات جهت اتمام فرایند سامانه اعتبارسنجی داشته باشند.

دیگر خبرها

  • در مقابل هر ۱۰۰ زن فوت شده در ایران چند مرد سال گذشته فوت کردند؟
  • آمار مرگ و میر در سال گذشته
  • مردان سال گذشته بیشتر از زنان فوت کردند
  • بر اساس آمار سازمان ثبت احوال؛ سال گذشته مردان بیشتر فوت کردند
  • متصدی واحد جمع‌آوری ضایعات در خواف به حبس محکوم شد
  • صدور حکم حبس برای متصدی غیرمجاز جمع‌آوری ضایعات
  • جزئیات صورتجلسه کمیسیون اصل ۹۰ درباره سامانه اعتبارسنجی/ تامین اجتماعی، ثبت احوال و فراجا ترک فعل کردند؟
  • شناسنامه مهمترین سند کشور است
  • عمل جراحی آنوریسم مغزی در نیشابور با موفقیت انجام شد
  • حکیم یا بردپیت؟